کتاب آن تاریکی درخشان نشر عنوان

نمی گویم که متن های فوسه نسبت به مسائل اجتماعی بی تفاوت است، بلکه معتقدم که آثار او به تاریکخانه ی عکاسی ای می ماند که تصاویری مغشوش از جامعه ای بحران زده را منعکس می کند: او در آثارش بیشتر به تفاوت بین شهرها با دهکده ها می پردازد. مکان هایی که رفته رفته از جمعیت خالی می شوند و فقط پدرها و مادرهای پیری که مدام منتظر دیدار فرزندانشان هستند در آنجاها باقی می مانند و همه چیز تحت الشعاع حس بی تعلقی و از دست دادن قرار می گیرد. طبقه ی مدرن یک جامعه که آن را می توانیم طبقه ی تحصیل کرده ها (داناها) نیز بنامیم، مدام از ما می خواهد تا هویت خود را به هر قیمتی که شده برایشان معرفی کنیم. فوسه با عشق و درک بالا، از آن هایی می نویسد که نمی توانند خود را در این محلول حل کنند. فوسه از آن هایی می نویسد که به هر دلیلی یا نمی خواهندیا نمی توانند خوشبختی شان را در این ببینند که حتما می بایستی به جایی برسند.