کتاب پروفسور عاشق(انتشارات نگاه)
جهت نمایش قیمت و خرید، سایز محصول خود را انتخاب کنید
محصولات مشابه
معرفی
دربارهی کتاب پروفسور عاشق:
امیدوار از اینکه انگشتها و کف دستش تاول نزده باشند، با احتیاط انگشتها و کف دستش را با حول? ظرف خشک میکند. لحظهای درنگ میکند تا انگشتهایش را تکان دهد، دو بار دیگر حوله را آرام روی دستش میگذارد و بعد فکر میکند در آشپزخانه چکار داشته. پیش از اینکه به یاد بیاورد که قرار است به خواهرش تلفن بکند، تلفن زنگ میخورد. گوشی را برمیدارد و مِنمِن کنان با احتیاط میگوید: بله. بالاخره به یاد میآورد برای چه آنجاست، با خود میگوید: خواهرم، و حالا ساعت از ده گذشته و نتوانسته به خواهرش زنگ بزند، بیتردید انتظار دارد که نائومی آن سوی خط باشد، خواهر کوچک بداخلاقش که حتما حرفش را با سرزنش او که دوباره یادش رفت بهش تلفن بزند آغاز میکند، اما وقتی صدای پشت خط را میشنود، معلوم میشود نائومی نیست، مردی ناشناس با صدایی ناآشنا بریده بریده برای دیر آمدنش عذرخواهی میکند. باومگارتنر میپرسد، دیر برای چه؟ مرد میگوید:« برای خواندن کنتور. قرار بود ساعت نُه آنجا باشم، خاطرتان هست؟» نه، باومگارتنر به خاطر نمیآورد، وقتی فکر میکند قرار بود مأمور شرکت برق ساعت نُه آنجا باشد، لحظهای از روزها یا هفتههای گذشته را به یاد نمیآورد.
دیدگاه ها
