کتاب استراتژی اقیانوس آب (چگونه بازاری بدون مدعی خلق کنیم و رقابت را بی معنا کنیم)(انتشارات کتیبه پارسی)

درباره کتاب استراتژی اقیانوس آبی:

توضیحات کتاب استراتژی اقیانوس آبی: چگونه بازاری بدون مدعی خلق کنیم و رقابت را بی معنا کنیم، اثر دکتر دبلیو چان کیم و دکتر رنه مابورنه است به ترجمه دکتر مریم بردبار و چاپ انتشارات کتیبه پارسی.کتاب پیش رو طی سالیان متمادی عنوان پرفروش ترین کتاب سال را به خود اختصاص داده و یکی از پرفروش ترین کتاب های استراتژیک است که چگونگی دستیابی به موفقیت پایدار را با ارائه رویکردی نظام مند برای رهایی از رقابت در اختیار می گذارد، این کتاب ابزار و اصولی را پیشنهاد می دهد که هر سازمانی می تواند برای بهبود عملکرد خود و ایجاد دگرگونی در آن چه پیش رو دارد به کار ببندد و از موفقیتی چشمگیری برخوردار شود.استراتژی اقیانوس آبی شما را به بالاترین سطح در میان رقبایتان می رساند و عملا توان رقابت را از دیگران می رباید.یک شرکت هرگز نباید چیزی را جایگزین چشمان خود کند. هیچ چیزی نمی تواند جای آنچه را خود شما می بینید پر کند. هنرمندان بزرگ بنا به توصیفات دیگران یا حتی از روی عکس ها نقاشی نمی کنند؛ آن ها دوست دارند موضوع مورد نظر را خود ببینند. همین موضوع در مورد استراتژیست های بزرگ نیز صدق می کند. مایکل بلومبرگ قبل از این که شهردار نیویورک شود، به عنوان یک مدیر آرمانی در حوزه کسب و کار معروف بود. او می توانست این موضوع را کاملا درک کند که تامین کنندگان اطلاعات مالی باید اطلاعات تحلیلی را به صورت آنلاین در اختیار کاربران قرار دهند تا در درک آن ها از داده ها کمک کنند. او اولین شخصی بود که گفت این ایده برای هرکسی که کارگزاران را هنگام استفاده از رویترز یا داو جونز تلریت دیده باشد بدیهی است. قبل از بلومبرگ کارگزاران از کاغذ و مداد و ماشین حساب برای نوشتن قیمت ها و ارقام بازار قبل از تصمیم گیری برای خرید و فروش استفاده می کردند، روشی که علاوه بر زمان بر و هزینه بر بودن امکان خطا نیز در آن بسیار بود.بینش های استراتژیک بزرگ اینچنینی، بیشتر از این که محصول نبوغ باشند به حضور در محیط واقعی کار و به چالش کشیدن مرزهای رقابت مربوط است. در مورد بلومبرگ، بینش او حاصل تمرکز صنعت از خریداران خدمات فنی به کاربران بود: یعنی کارگزاران و تحلیل گران. این به او این امکان را داد که آنچه را از چشم دیگران پنهان است، ببیند.بدیهی است که اولین چیزی که باید به آن توجه شود مشتریان هستند، اما شما نباید همان جا متوقف شوید. باید در عین حال به غیرمشتری ها بپردازید و وقتی مشتری با کاربر یکی نیست، باید مشاهدات خود را به کاربران نیز تسری داده و آن ها را بررسی کنید؛ همان کاری که پلومبرگ انجام داد. شما نباید تنها با این افراد صحبت کنید، بلکه باید هنگام عمل نیز آن ها را زیرنظر بگیرید. شناسایی محصولات و خدمات مکملی که به همراه محصول شما مصرف می شوند، می توانند به شما بینشی پیرامون فرصت های ترکیب محصولات ارائه دهند…